داستاه کوتاه تهکوک
اون حالش خوب نبود
داخل بغل نامزدی که به تازگی باهاش اشنا شده بود که درخواب عمیقی دربه سر میبرد و برای اون زیر لب اروم زمزمه کرد:همین مدتی که کنارت بهترین لحظه ی زندگیم بود و مرگ در حالی که به اون لبخند میزند روح اورا راهی اسمان کرد.......
داخل بغل نامزدی که به تازگی باهاش اشنا شده بود که درخواب عمیقی دربه سر میبرد و برای اون زیر لب اروم زمزمه کرد:همین مدتی که کنارت بهترین لحظه ی زندگیم بود و مرگ در حالی که به اون لبخند میزند روح اورا راهی اسمان کرد.......
- ۵.۲k
- ۰۸ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط